محسن تنابنده در حالی فیلم «قسم»، دومین اثر سینمایی خود را در جشنواره سی و هفتم فجر به اکران درآورد که از همان ابتدا سرمایهگذار و تهیهکننده این اثر، حاشیههای بسیاری برای این فیلم به وجود آوردند. برخی از شنیدهها حاکی از این بود که بعد از همکاری تنابنده با موسسه اوج در پایتخت ۵، این کارگردان همکاری خود را با این موسسه را دوباره تکرار خواهد کرد. البته رسانهها هم در پیدایش این شایعات بیتقصیر نبودند.
آبان ماه سال گذشته بود که جلیل شعبانی یکی از تهیهکنندگان این اثر درباره سرمایهگذار قسم به ایرناپلاس چنین گفت: «هماکنون در حال فیلمبرداری در شاهرود هستیم. سعی داشتهایم که موسسه اوج را پای کار بیاوریم، اما هنوز بهطور کامل این ماجرا مشخص نیست. احتمالاً تا یکی دو هفته آینده حضور یا عدم حضور این سازمان اطلاعرسانی خواهد شد.» این حدس و گمانها ادامه داشت تا اینکه تنابنده نزدیک ایام جشنواره خبر همکاریاش با سازمان اوج را کاملاً تکذیب کرد. وی در گفتوگویی درباره توقف همکاریاش با این سازمان چنین گفت: اگر قسم در استودیو بهصورت کروماکی ساخته میشد، هزینهاش از ساخت در لوکیشنهای واقعی قطعاً بیشتر بود. ما پس از اینکه موقعیت ساخت قسم در استودیو را فراهم کردیم تصمیم گرفتیم با هزینه شخصی فیلم را در فضاهای واقعی بسازیم و با وجود حمایتهای سازمان اوج، همکاریمان با این سازمان را متوقف کردیم.
وی الهام غفوری و جلیل شعبانی را بهعنوان سرمایهگذار و مالک اصلی این فیلم معرفی کرد.
غافلگیری نهایی
کیوان امجدیان، منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس درباره فیلم قسم گفت: بعضی از فیلمها تلاش میکنند خود را به چالش بکشانند و بهنوعی تواناییهایشان را به نمایش بگذارند. مثلاً فیلم «آژانس شیشهای» در یک لوکیشن واحد سعی میکند یک داستان پر از تعلیق را روایت کند، یا فیلمی که یک بازیگر دارد و کارگردان عامدانه خود را از داشتن مجموعه بازیگران محروم میکند. یا اثر سینمایی که عمداً موسیقی ندارد و کارگردان خود را از ابزار موسیقی محروم میکند و قصد دارد با ابزارهای محدودی که دارد، جای او را پر کند و به دیگران و خود نشان دهد که این توانایی را دارد.
قسم از آن فیلمهایی است که کارگردان از این چالش سربلند بیرون آمده و توانسته در یک لوکیشن محدود که همان اتوبوس است داستانی پر از تعلیق و کشمکش را بازگو کند. از سوی دیگر، بازیگران این فیلم در فضای محدود و بسته اتوبوس خیلی امکان مانور ندارند و فقط میتوانند با بعضی از حرکات ظریف یا تأکید بر لحن و نوع بیانشان حسی را منتقل کنند؛ میبینیم که اغلب کار خود را بهخوبی انجام دادهاند. به داستان این اثر و غافلگیری نهاییاش خیلی خوب پرداخته شده است. یعنی بیننده تا لحظه آخر نمیداند چه اتفاقی قرار است در فیلم بیفتد. در لحظه آخر بیننده یکباره متوجه میشود که هر چه تصور کرده، اشتباه است. داستان فیلم از نیمه لو نمیرود که غافلگیریاش را از دست دهد.
تنابنده باهوش است
امجدیان در ادامه با اشاره به تواناییهای محسن تنابنده و نویسندگی برای سینما و تلویزیون گفت: محسن تنابنده از انسانهای باهوش سینما است. از همان سریال پایتخت میتوان به این ویژگیاش پیبرد. او توانایی دارد متنی را بنویسد که پتانسیل ساخت چند فصل سریال را داشته باشد و انواع افکار را راضی کند؛ یعنی همه گرایشات و نگاههای مختلف را پای یک سریال بنشاند. البته انجام چنین کاری خیلی سخت است. این آدم باهوش وقتی به سینمای بدنه و سینمایی که هدفش گیشه و فروش است وارد میشود از پس کار بهخوبی برمیآید. مثلاً در فیلم «گینس» که فروش خیلی خوبی هم داشت، با وجود انتقادهای زیادی که به محتوایش شد، توانست سلیقه مخاطبان را بهخوبی درک کند و فیلمی بود که مردم آن را دیدند و به فروش خوبی هم رسید. این اتفاق، هوشمندی تنابنده را نشان میدهد. ناگهان این کارگردان تصمیم گرفته که فاز کاریاش را عوض کند و از سینمای گیشه و بدنه به سمت یک سینمای تا حدودی نخبهپسندتر حرکت کند، البته نمیدانم چرا این کار را انجام داده است. قسم با وجود اینکه در اغلب ارکانش فیلم بدی نیست، اما هدف تنابنده را از این کار نمیدانم که چطور از گینس به سراغ ساخت فیلمی مثل قسم میرود. چون خودش هم میداند که احتمالاً قسم گیشه خیلی خوبی نخواهد داشت. در مجموع میتوانم بگویم که محسن تنابنده یکی از انسانهای باهوش سینما است.
فیلمنامه باگ دارد
این منتقد سینما به برخی نقاط ضعف فیلمنامه اینگونه اشاره کرد: فیلم یک سری باگهای محتوایی دارد. ایرادهای قانونی و حقوقی که تنابنده سعی کرده بخشی از آنها را پاسخ دهد؛ ولی عملاً پاسخها صحیح نبودند و ضعفها وجود دارد که راجع به آن، در زمان جشنواره خیلی صحبت شد. فکر میکنم شخصیتپردازی فیلم آنگونه که باید باشد، نیست. به این دلیل که در فیلم شخصیت اصلی، فرعی و مجموعهای از شخصیتهای متفاوت میبینید، اما تقریباً درباره هیچکدامشان از سطح عبور نمیکنیم و علائم و نشانههایی که وجوه عمیقتری از زندگی شخصیتها به ما بدهد در فیلم نمیبینید.
این منتقد سینما با مقایسه برخی فیلمهای خارجی با فیلم قسم ابراز کرد: وقتی متوجه ضعفهای فیلم قسم در شخصیتپردازی میشوید که آن را با فیلمها و سریالهای روز دنیا که کوچکترین حرکات افراد برای به تصویر کشیدن بخشی از شخصیت آدمهای فیلم، چه اصلی، چه فرعی و پس زمینه طراحی شده، قیاس کنید. در این آثار با توجه به محدود بودن زمان فیلم، در ۹۰ دقیقهای که داستان را روایت میکنند، نشان میدهند که شخصیتها به چه چیزهایی علاقه دارند، چه پیشینه و گرایشهایی دارند. شخصیتها را با این ویژگیها به بیننده معرفی میکنند و آن را در بستر زمانی میگذارد که با مخاطب ارتباط برقرار کند. هر چه کدها و فکتهایی که به مخاطب ارائه میشود از طریق طراحی، حرکات زبان، بدن، لب و ... بیشتر و درستتر باشد، مخاطب آرام آرام از سطح این شخصیت عبور میکند و با آن همذات پنداری میکند. در نتیجه، گویی همه اتفاقات فیلم، برای خود مخاطب میافتد؛ یعنی اگر اتوبوس در داخل آب میافتد بیننده فکر میکند خودش در آب افتاده است. در قسم این اتفاقات را خیلی کم میبینید، یعنی خیلی از سطح عبور نکرده و صرفاً همه شخصیتها در خدمت پیشبرد داستان هستند. در حال حاضر در فیلمهای روز دنیا، برعکس این ماجرا اتفاق میافتد؛ یعنی همه داستان و اجزا در خدمت شخصیتپردازی هستند و دست به دست هم میدهند تا یک یا چند شخصیت خلق کنند و بیننده بهاندازهای شخصیت را دوست داشته باشد که دیگر داستان خیلی برایش مهم نباشد و شخصیتها او را جذب کنند و اثر را دنبال کند. این فیلم هنوز به اینجا نرسیده است. یعنی شخصیتها به سبک خیلی کلاسیک و معمولی سعی میکنند داستان را جلو ببرند و هر شخصیتی یک بخشی از بار داستان را به دوش بگیرد و جلو ببرد. در حالی که الان فضای داستانها و فیلمها و بهنوعی توصیف همه چیز در خدمت پردازش شخصیت است.
حاشیههای مهناز افشار
امجدیان در پایان با نگاهی به بازی مهناز افشار در فیلم قسم گفت: مهناز افشار مانند هر بازیگر دیگری، مجموعهای از بازیهای خوب و بد دارد. اگر بخواهیم نگاهی به روند بازی او داشته باشیم، باید گفت که او بازیگری است که نحوه ورودش به سینما با کلی حرف و حدیث همراه بود، اما توانست خود را تا اندازهای تثبیت کند. از طرف دیگر، با دخالتهای بیجا و سرک کشیدنهای بیمورد در موضوعات مختلف و فضای مجازی و درباره هر چیزی اظهارنظر کردن باعث شد خیلی عقب بیفتد. یعنی بازیگری که با کلی انتقاد آمد، توانست خود را تثبیت کند. اما بهواسطه اشتباهاتش در فضای مجازی و مسائلی که پیرامونش اتفاق افتاد، خودش را عقب انداخت. به لحاظ بازیگری یکی از بازیگران قابل توجه در فیلم قسم است. بازیاش در این فیلم واقعاً خوب بود. امیدوارم این حاشیهها را از اطراف خود بردارد و روی بازیگریاش تمرکز کند.
گفتوگو از هنگامه ملکی
نظر شما